چرا اپراي شناور؟
اين عنوان بخشي از نام قايقي تفريحي است كه در گذشته در بخشهاي مدخيز آبهاي ويرجينيا و مريلند رفت و آمد ميكرد... و بخشي از ماجراهاي اين كتاب بر عرشه همين قايق رخ ميدهد. همين ميتواند وجه تسميه مناسبي باشد. اما دليل بهتري هم وجود دارد. ساختن قايقي تفريحي با عرشه مسطح و باز و اجراي مداوم يك نمايش بر روي اين عرشه به نظرم هميشه فكر بكري بود. قايق هرگز در اسكله پهلو نميگرفت، بلكه با جريان جزر و مد به بالا و پايين رود كشيده ميشد و تماشاگران بر دو كرانه رود به تماشا مينشستند. وقتي قايق از مقابلشان ميگذشت، هر گروه ممكن بود شاهد بخشي از حوادث نمايش باشند، و بعد ميبايست تا مد بعدي صب كنند تا در فرصت آتي شاهد بخشي ديگر از نمايش باشند...
براي آن كه شكافهاي داستان را در ذهنشان پر كنند مجبور ميشدند از نيروي تخيلشان استفاده كنند...
اكثر اوقات اصلا از كل ماجرا سر در نميآوردند، يا پيش خودشان فكر ميكردند اصل قضيه را فهميدهاند، حال آن كه نفهميده بودند. اين كتاب هم يك اپراي شناور است...
نويسنده | جان بارت |
قطع | رقعي |
مترجم | سهيل سمي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 320 |
نوبت چاپ | 6 |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 2 |
وزن | 320 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است