آنها که هوشنگ گلشيري و محفلهاي داستانياش را ميشناختند، بدون شک محمد تقوي را به عنوان نزديکترينِ شاگردهاي او به ياد ميآورند. کسي که بيش از هر وجه ديگري، کالبدشکافي داستان را بهخوبي از گلشيري آموخته…
داستانشناسي که حال با تکيه بر دانش داستانياش به بررسي برخي از آثار و برشي از احوال استاد پرداخته تا ديگران نيز از جهان پررمز و راز کيمياگر بزرگ داستان فارسي آگاه شوند…
مثلاً آنجا که مينويسد؛
«هوشنگ گلشيري در محدودهاي بهشدت ايراني قلم ميزد و دل مشغوليهايش او را به هر طرف که ميبرد، سرانجام به همين خاک دامنگير بازميگرداند. به سوي مقولاتي که مردمان اين سرزمين را زنده و مرده، از ديروز تا فردا به يکديگر پيوند ميدهد.
شايد از اين منظر بتوانيم تأثير او را بر جهان تحليل کنيم، تأثيري که خواه ناخواه داراي يک وجههي اجتماعي هم هست. اگر بپذيريم او از ناخودآگاه مشترکي تأثير پذيرفته است که در ذهنيت همهي ماست چارهاي نخواهيم داشت جز آنکه بپذيريم بنابر قانون عمل و عکسالعمل او هم به جهان و ناخودآگاه جمعي ما تأثير گذاشته است و بايد نشانههاي اين تغيير و تحول را پيدا کنيم. شايد او راهي باز کرده باشد تا بفهميم انسان ايراني، انسان تراژيک ايراني در بزنگاه ها چطور عمل ميکند.»
تقوي در احضار مغان با چنين خط و مشي متفاوتي اقدام به رديابي نشانههايي ميکند که به واسطهي آنها ميتوان به عملکرد انسان تراژيک ايراني در بزنگاه هاي تاريخي پي برد. بزنگاههايي که گلشيري کاملاً کيمياگرانه آنها را در بطن آثارش پيشگويي کرده است.
نويسنده | محمد تقوي |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 160 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 1.1 |
وزن | 190 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است