جغد چوبي روي پاتختي وِروِر مي كند" بود، بود."
با تعجب برميگردم. خم ميشوم. دقيقتر نگاهش ميكنم. پلك ميزند و من هم پلك ميزنم. اين جغد را وقتي بچه بودم و از تاريكي ميترسيدم، مامان از چوب تراشيد. چيزي كه قرار بود نگهبانم باشد. حالا با من حرف ميزند. شايد دچار توهم شدهام. در هر صورت، چون موجودي چوبي با من حرف ميزند و موجودي پرياني تعقيبم ميكند، معلوم است اتفاقي كاملا عجيب در پيش است.
موجودات پنهان شده در سايهها يا تشكيل يخ روي پوستم را كاملا واقعي ميدانم، اما چطور ممكن است؟
نويسنده | امي ويلسون |
قطع | رقعي |
مترجم | شهلا انتظاريان |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 292 |
نوبت چاپ | 2 |
ابعاد | 13.2 * 1.8 * 19.5 |
وزن | 244 |
سال چاپ | 1398 |
هنوز نظري ثبت نشده است