آن زن ميگفت كه هر پاياني يك آغاز نيز محسوب ميشود و اين كه ما فقط اين موضوع را در لحظه اتفاق نميدانيم. و دخترك در بقيه روزهاي زندگياش آسوده خاطر ميشد، چرا كه ميدانست ترسها يا فقدانهايش هر چه باشند بهشت پاسخ به كل سوالهاي كره زمينياش را دربردارد و كارش را با پنج نفري شروع ميكند كه منتظرش هستند، همانطور كه منتظر همهمان هستند، آن هم زير چشمان خدا و در معني حقيقي آن ارزشمندترين كلمه. خانه.
از آن لحظه، بهشت را به عنوان مكاني نظاره كردم كه در آنجا با كساني روبهرو ميشويم كه با آنها روي كره زمين در ارتباط بوديم و در آنجا اين فرصت را به دست ميآوريم تا دوباره آنها را ببينيم. اما اذعان ميكنم كه اين فقط ديدگاه من است. بيشمار ديدگاه ديگر در كنار كلي تعريف مذهبي وجود دارند كه بايد به همهشان احترام گذاشت. بنابراين، اين رمان و برداشتش از آن دنيا به منزله يك آرزو است، نه باوري متعصبانه؛ افراد محبوبي همچوي ادي آشتي و صلحي را پيدا ميكنند كه روي كره زمين از آن اجتناب كردند و تشخيص ميدهند كه چهقدر همهمان بر يكديگر تاثير ميگذاريم، آن هم در هر روز از اين زندگي ارزشمند.
«در حالي كه آني درسهايي را در مورد معني و ارزش مرگ و زندگي فرا ميگيرد، ميچ البوم داستان صميمانهاش را با پيچشي كاملا غيرمنتظره به پايان ميرساند. چندين و چند جلد سفارش بدهيد و به خوانندگان هشدار بدهيد كه دستمال كاغذيهايشان را دم دست نگه دارند.»
نويسنده | ميچ آلبوم |
قطع | رقعي |
مترجم | ماندانا قهرمانلو |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 198 |
نوبت چاپ | 7 |
ابعاد | 14 * 21 * 1 |
وزن | 215 |
سال چاپ | 1401 |
هنوز نظري ثبت نشده است