گفتم برو
رفت. به همان سادگي كه آمده بود. اما فروزان ميگفت نميرود. از خودش كه نميگفت. فنجان قهوهام اينطور نشان ميداد. ميگفت دو روز يا دو ماه يا دو سال ديگر برميگردد. ولي برنگشت فروزان ميگفت طلسم شدهام. سنگينياش را حس ميكردم. سنگيني طلسم را. پاهايم ديگر تاب كشيدن بدنم را نداشت. فروزان بهم باطلالسحر داد. جملاتي كه با آب زعفران نوشته شده بود روي كاغذ...
| نويسنده | شقايق فيروزي |
| قطع | رقعي |
| نوع جلد | شوميز |
| زبان | فارسي |
| تعداد صفحات | 120 |
| نوبت چاپ | 1 |
| ابعاد | 14.5 * 0.6 * 21 |
| وزن | 143 |
| سال چاپ | 1394 |
هنوز نظري ثبت نشده است