چنار ديلاق و پيرخانهما، درخت لوبياي سحرآميز است كه بر شاخ و برگش، قلعه گرازهاست. ماده گراز لاسي، همراه با تولههايش آن بالا لانه كرده و خرناسههاشان، خواب و خوراك را از من گرفته. پاي درخت پر شده از موي سياه تنش و تولههايش شب تا صبح چه شيقهها كه نميكشند. كسي باور نميكند كه من صداي آنها را از بالاي درخت شنيدهام جز خواهرم ناهيد. تنها اوست كه پاي حرفهايم مينشيند و ريشخندم نميكند. اصلا خود او بود كه بار اول، انبوهي موي سياه ضخيم را به بلنداي چند بند انگشت، همراه با تپالههايي بد بو، پاي درخت چنار ديد. ماجرا را كه به ديگران گفتيم مسخرهمان كردند و گفتند خيالاتي شديم.
| نويسنده | قاسم شكري |
| قطع | رقعي |
| نوع جلد | شوميز |
| زبان | فارسي |
| تعداد صفحات | 166 |
| نوبت چاپ | 1 |
| ابعاد | 14.5 * 1 * 21.5 |
| وزن | 175 |
| سال چاپ | 1394 |
هنوز نظري ثبت نشده است