مسئله اين است که صبح که بلند ميشوي، در تمام هستيات بايد نويسنده باشي و سياسي باشي به معني دقيق کلمه! سياسي بودن سادهترينش اين است که مردم، همه? مردم جهان، حق دارند. با آرمانهايي که گفتم. همه مردم جهان بايد امکانات مساوي داشته باشند. اين در تمام حرکات تو بايد باشد. هر کدامش که خـلاف ايـن حـرکت بـود، در حقيـقـت لطمـه زده بــه کارت. مـن نميتوانم به تو دروغ بگويم، بعد بنشينم داستان خوب بنويسم. اين را جاي ديگر هم گفتهام: تو گوش زنم بزنم. مثلا بروم ددر و بعد برگردم به زنم بگويم تو را دوست دارم. من اين مسخرهبازيها را نميتوانم قبول کنم. و نه اينکه مثلا من گناه نکنم. ميبيني؟ يا مثلا توبه نکنم. يعني چنين چيزي نيست. ولي ميگويم که هر آدمي بايد يگانه بشود با خودش. و نويسنده بيشتر! چون ميخواهد فرم بدهد. براي من خيلي مهم است مسئله! با دست آلوده نميشود کاري کرد. اگر هم دستش آلوده باشد، بايد آلودگي را بگويد. بگويد ديگر!
کتاب هوشنگ گلشيري
نويسنده | هوشنگ گلشيري |
قطع | رقعي |
مترجم | محمدهاشم اكبرياني |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 436 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.3 * 21.5 * 2.8 |
وزن | 465 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است