در ايران زمينههاي شکلگيري مکتب دورکيم و همچنين تداوم آن در فرانسه چندان شناخته نيست و همين مسئله باعث شده اساساً روايت راديکال از دورکيم، در نظر اغلب جامعهشناسان ايراني، متأثر از خوانش پارسنزي از دورکيم، بسيار دور از ذهن باشد. اثر حاضر تلاشي است براي عبور از درک مسلط از دورکيم در جامعهشناسي ايران و گشودن راه براي خوانشي راديکال از او و پيروانش…
به طور کلي مکتب دورکيمي، هم در برابر اتميزاسيون ناشي از سياستهاي نئوليبرال و فايدهگرا و هم در برابر واکنشهاي فاشيستي و هويتخواهانهي جوامع تودهاي و ناامن، که اعضاي آن براي دستيابي به همهي ناداشتههاي خود به چهرههاي اقتدارگرا پناه ميبرند، از بازسازماندهي اجتماعي و شکلگيري نهادهاي واسط مانند اصناف، اتحاديهها و انجمنها دفاع کرده است. از نظر آنها وجود گروههاي ثانوي ميان دولت و افراد از به وجود آمدن جامعهي تودهاي و دولت توتاليتر ممانعت ميکند. سازماندهي اجتماعي، از پايين در قالبهاي متنوعي چون انجمنها، اصناف، سنديکاها، سمنها و ساير تشکلهاي اجتماعي و مشارکت آنها در حيات اجتماعي و سياسي، براي شکلگيري دموکراسي و بقاي آن ضروري است.
نويسنده |
|
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 524 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 2.5 |
وزن | 575 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است