دمدماي صبح رسيديم، همان طور که مامان تصميم گرفته بود. براي ام تکرار کرده بود که در اين ساعت کسي نيست که آمدن مان را ببيند. لازم نبود کسي اثاث مان را، که در گاري تلنبار شده بود، بيند. مامان خودش با رنگ آبي آسماني آن ها را رنگ کرده بود. از زشتي اين اثاث بي ارزش کاملا آگاهي داشت – رنگ هاي بي کيفيت آن ها را بي مقدارتر هم کرده بود. چيزي نمانده بود اعتراض کنم که اين رنگ ها فقط از نزديک ديده مي شوند، اما نهايتا جلوي خودم را گرفتم. در اصل من هم با مامان موافق بودم: لازم نبود کسي آمدن مان را با اين آبي آسماني هاي وحشتناک در يک گاري دستي ببيند.
نويسنده | ژرژ اوليويه شاتورنو |
قطع | رقعي |
مترجم | عظيم جابري |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 204 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.6 * 21.5 * 1 |
وزن | 283 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است