کلارا به تماشاي احساسات پيچيده انسان و تنهايي عميقش نشسته و همه چيز را به شيوه خاص خودش درک و تفسير مي کند. بنابراين در رماني که راوي اش کلاراست با روايتي مواجه ايم که لحن و دايره لغات متفاوتي دارد. ايشي گورو با ظرافتي استادانه تقابل بين دو نوع متفاوت از دوست داشتن را نشان مي دهد، عشقي خودخواهانه و پر از نگراني درمقابل عشقي بي آلايش که با بخشندگي همراه است. کلارا رباتي که از هر انساني بهتر معناي تنهايي و عشق و دوست داشتن را درک مي کند، با معصوميتي کودکانه به مشاهده دنياي اطراف خود مي پردازد و باوجود اينکه به او اخطار داده مي شود که خيلي روي وعده هاي انسان ها حساب نکند همه توانش را وقف انجام وظيفه اي مي کند که احساسات عميقش بر دوشش گذاشته است.
در زمانه اي که ديگر بچه ها به مدرسه نمي روند و ارتباط انساني بيش از پيش دور و وابسته به جهان مجازي شده، کلارا از دريچه ي ذهن بي آلايش خود جهان بزرگتر ها و بده بستان هايشان را تماشا و تفسير مي کند. کلارا ضاهرا فاقد احساس است، اما وقتي فاجعه نزديک مي شود اوست که بيش از هر انساني عشق را مي فهمد و با انتخاب رشک انگيز خود معنايش مي کند. کلارا قهرماني فروتن و کوچک است در دنيايي که خودخواهي انسان ها آن را قطعه قطعه کرده است و از اين منظر شايد بتوان اين رمان را يک شازده کوچولوي مدرن دانست
نويسنده | كازوئو ايشيگورو |
قطع | رقعي |
مترجم | شيرين شكراللهي |
نوع جلد | گالينگور |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 304 |
نوبت چاپ | 3 |
ابعاد | 14.5 * 22 * 2.5 |
وزن | 435 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است