نوسبام که قبلاً هوشمندي احساسات را تجربه کرده و به اعتقاد من صريحترين فيلسوف معاصر است، بحث ميکند که عليرغم تاريخ طولاني تلقي خشم چون چيزي که به لحاظ اخلاقي توجيهپذير و نشانهي مفيدي از وقوع خطاست – از نظر هنجاري – خشم واکنشي نادرست است که احساسات عميقتر و پيچيدهتر ما را ميپوشاند و مانع آشکار شدن آنها ميشود. بخشش که نوسبام آن را «تغييري در ضمير قرباني، که خشم و رنجش را در واکنش به اعتراف و ندامت فرد خطاکار کنار مينهد» تعريف ميکند، و به گزارهاي تعاملي متمايل ميشود که در آن فرد خطاکار ، بايد از طريق اعتراف و پوزش به تأييد اخلاقي فرد قرباني دست يابد. نوسبام مشخصات و پارادوکسهاي خشم را چنين خلاصه ميکند: خشم احساسي است که بهطور غيرعادي پيچيده است زيرا هم درد را در خود دارد و هم به دليل چشمانداز خوشايند تلافي، لذت را … خشم همچنين مرجعي دوگانه دارد – براي فرد يا جمع و يا براي يک کنش خاص … کانون خشم کُنشي است که به هدفي نسبت داده ميشود که همانا آسيب ناشي از کنشي خطاکارانه است.
– ماريا پوپوآ نويسندهي سرشناس رومانيايي، آمريکايي در ادبيات و هنر
در اين کتاب بهجا، مارتا نوسبام استاد ممتاز دانشگاه شيکاگو، بهکارگيري خشونت را به عنوان احساس ناشي از خشم، و فصل مشترک آنها را مورد کاوش قرار ميدهد. نوسبام خشم را از رنجش، اندوه و ساير احساسات متمايز ميکند. در حالي که رنجش مستلزم اعادهاي مربوط به فقداني در گذشته است، خشم نشانهي واکنشي به فرد پرخاشگر است. ايندو، هرچند بهطور جداييناپذيري درهم پيچيده شدهاند اما از کانالهاي متفاوتي متحول ميشوند. نوسبام به توازن ديگري مابين خشم و نفرت توجه ميکند: نفرت طرف ديگر را محو ميکند اما خشم راه فرياد عمومي را براي شنيده شدن هموار ميسازد… با اين تمايزات، نوسبام خشم را احساسي ميداند که در جستجوي تلافي است اما ميتواند با امکانسنجي بخشش مفيد باشد.
نويسنده | مارتا سي. نوسبام |
قطع | رقعي |
مترجم |
|
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 376 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 1.6 |
وزن | 430 |
سال چاپ | 1399 |
هنوز نظري ثبت نشده است