هنر بخشي از فرهنگ است چرا که فرهنگ است است چراکه فرهنگ انسان است. و همين اوست که انسان را انسان مي کند. و چه تمايز ما و حيوان همين است. هنرمند براي ساختن فرهنگ، براي آفريدن بايد آزاد باشد که آنچه را مي خواهد، انجام مي خواهد، انجام دهد. اگر تسليم بازار شود، اگر قواعد بپذيرد و از آفرينندگي دست بکشد، از هنرمند بودن انصراف داده است.
من آن دسته از تاجراني را که از کسب و کار خود هنر مي سازند ستايش مي کنم و به همين ترتيب براي هنرمنداني که از هنر خود تجارت مي سازند متاسف.
و در اين جهان در حال جهاني شدن، هنر و فرهنگ به سبب قدرتشان از ما ربوده شده اند و در خدمت همان هدف تجاري يعني سود بيشتر درآمده اند.
...
مي دانيم که جوامع از طريق ساختارهايي متعارض پيش مي روند: پس چطور مي توانيم بپذيريم که در اين تعارضات و درگيري ايي که چه خشمان بيايد و چه نيايد بخشي ازآن هستيم نوعي معافيت براي آدم هاي خيلي نجيب و پاک وجود دارد؟ چنين چيزي در کار نيست، ما همواره يا متحد سرکوب شدگانيم يا شريک سرکوبگران.
نويسنده | آگوستو بوال |
قطع | رقعي |
مترجم | نريمان افشاري |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 200 |
نوبت چاپ | 2 |
ابعاد | 14.4 * 21.5 * 1.1 |
وزن | 230 |
سال چاپ | 1400 |
هنوز نظري ثبت نشده است