از اعماق راهروي زيرزمين صداي جديدي شنيده ميشود... تلق تلق تلق تلق تلق تلق... اريك از در ورودي راهرو فاصله ميگيرد... تلق تلق تلق... تلق تلق تلق تلق... اريك كوتاه كوتاه نفس ميكشد... تلق تلق تلق تلق تلق تلق تلق... قلبش به تپش افتاده و به سمت در نگاه ميكند... تلق تلق تلق تلق تلق تلق تلق تلق... در يك لحظه زن ناشناسي از كنار در زيرزمين عبور ميكند و به سمت انتهاي راهرو ميرود و يك چرخدستي قراضه با چرخهاي معيوبي كه داخلش پر از رخت چرك است، حمل ميكند. همين طور كه او چرخدستياش را به سمت انتهاي راهرو ميبرد صدا كمتر و كمتر ميشود... تلق تلق تلق تلق تلق تلق تلق تلق... تلق تلق تلق تلق تلق تلق تلق تلق...
نويسنده | استفان كارام |
قطع | رقعي |
مترجم | علي محرابي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 1397 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.5 * 0.5 * 21.4 |
وزن | 79 |
سال چاپ | 1397 |
هنوز نظري ثبت نشده است