هرمس گفت: «در اين فكرم كه اگه حيوونا، هوش آدميزاد رو داشتن چي ميشد؟»
آپولو جواب داد: «منم دارم به اين فكر ميكنم. اونوقت اونا هم مثل آدمها غمگين بودن؟»
آپولو گفت: «من حاضرم سر يه سال بندگي شرط ببندم كه اگه هر حيووني كه تو انتخاب كني، هوش آدما رو داشته باشه، از اونا هم غمگينتر ميشه.»
و اينگونه بود كه خدايان آپولو و هرمس، آگاهي و زبان بشري را در يك شب به پانزده سگ كلينيك دامپزشكي تورنتو اعطا كردند. در اين ميان گروهي از سگها در برابر زبان و تفكر پيچيدهي بشري مقاومت كردند و بر موضع سگ بودن خود پافشاري كردند. گروهي ديگر، اين تغيير را با آغوش باز پذيرفتند. اين كتاب ماجراي رويارويي اين موجودات با دنياي جديدشان است.
آندره الكسيس، نويسندهي معاصر كتاب «15 سگ»، با بياني كاملا قانعكننده و موثر، زيبايي و خطرات آگاهي بشري را ارائه ميدهد و به نوبه خود و به زيبايي، مفاهيمي چون تخيل، ويرانگري، جذابيت و بيگانگي را در رفتار 15 سگ نشان ميدهد. بهطوريكه ميتواند يك ژانر قديمي را با ترفندهاي جديد آموزش دهد.
نويسنده | آندره آلكسيس |
قطع | رقعي |
مترجم | بهناز سلطانيه |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 208 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.5 * 1 * 21.4 |
وزن | 243 |
سال چاپ | 1397 |
هنوز نظري ثبت نشده است