من زبانم را در دو قلم تجربه كردم و ساختم. در قلم شعر و نثر. اعتقاد دارم يك شاعر واقعي بايد مسلح به زبان شعر و نثر باشد. فريدون رهنما به من ياد داد كه از خودم شروع كنم؛ اين بود كه شاعران ديگر را رها كردم و از خودم شروع كردم و اين كار جسارت بسياري لازم داشت... من از يك جاي ديگر شروع كردم. شعر كلاسيك هيچ كمكي به من نكرده... سينما پيشتر روي من تاثير گذاشته تا شعر كلاسيك ايران. من آدم امروزم...
نصف ادبيات بعد از مشروطيت ما به شعر فرنگي متكي است؛ و اين را هم مديون پدر پروين اعتصامي (ميرزا يوسف اعتصامالملك) هستيم... تودهايها آمدند لوئي آراگون و پل الوار معرفي شدند... آن دوره كه اين شاعران اروپائي شعر ميگفتند اروپا در تحرك سريع بود و ما در سكون و سكوت كامل. ترجمه شعر آنها باعث تحول و حركت در ميان شاعران شد... خيلي آدم ها از من با استعدادتر بودند كه اسير وزن و قافيه شدند و شعرشان متوقف شد... شانس من اين بوده، كه از همان ابتدا، كار را عريان شروع كردم. يك پيكر عريان با همه زيباييها و زشتيهايش. اين نوع شعر در عين حال سختنرين نوع شعر است؛ چون هيچ عنصر فريبندهاي (مانند وزن و قافيه) در آن نيست. شعر من را نبايد در شعر كلاسيك فارسي يا حتا در روش نيما جست و جو كرد... اما اين شعرهاي ديوانه ديگران را به عقل آورد كه جهان را ميتوان دگرگون ديد. شاعر معماريست كه خانهاي ميسازد و بعد هم ميرود. حالا اينكه مستاجر اين خانه چه كسي باشد ديگر به او مربوط نيست...
نويسنده | احمدرضا احمدي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 102 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 16.3 * 0.8 * 19.9 |
وزن | 192 |
سال چاپ | 1396 |
هنوز نظري ثبت نشده است