ريكي يك پسر معموليست پسري با يك آرزو و يك راز. او ميتواند پرواز كند. درست است! او واقعا ميتواند پرواز كند. اما يك اشكالي وجود دارد. ريكي فقط بعضي وقتها ميتواند پرواز كند و هيچكس هم حرفش را باور نميكند و براي ريكي اين يعني حالگيري. چون او دلش ميخواهد معروف باشد...
ريكي تنها وقتي مي تواند پرواز كند كه كسي دور و برش نباشد. اما فايدهاش چيست؟ او دلش ميخواهد همه دنيا بدانند چه كاري بلد است. او دلش ميخواهد مشهور باشد. حالا او نقشهاي دارد اما اگر اشتباه كند...
ريكي از بالاي سر يك سگ و يك گروه دخترهاي راهنما پرواز ميكند. اگر آنها بالا را نگاه كنند او ميافتد، آن هم درست روي سرشان. براي ريكي اين مسئله نه تنها خجالتآور است بلكه مرگآور است. با خواندن دو داستان كلاهگيس فرفري و يك گاز كوچولو احتمالا قاهقاه ميخنديد به كارهاي پسري كه دنبال شهرت است، هم روي زمين و هم بين زمين و آسمان.
نجات دادن جوجهها از سيل، فرار از آتشسوزي جنگل و تحت تاثير قرار دادن سامانتا تنها بخشي از مشكلات ريكي هستند، وقتي او تلاش ميكند بدون اينكه ديده شود پرواز كند.
نويسنده | پل جنينگز |
قطع | پالتويي |
مترجم | اعظم مهدوي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 1120 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 12.5 * 8 * 17 |
وزن | 867 |
سال چاپ | 1396 |
هنوز نظري ثبت نشده است