مديريت هم علم است و هم هنر؛ يعني هم آگاهي و هم تجربه؛ هم اكتسابي و هم ذاتي؛ هم توانايي و هم عشق. مديريت؛ حكومت بر سازمان نيست، بلكه نشستن بر قلبهاي كاركنان سازمان است. سازمان؛ يك اداره و كارخانه نيست، بلكه مجموعهاي است كه در آن سهيم هستيم و روزگار را سپري مينمائيم. مجموعه؛ يك سري افراد با ويژگيهاي مختلف، با عنوان همكار نيست، بلكه همراهاني هستند كه با آنها روز را شب و شب را روز ميكنيم. براي مدير شدن، نبايد به دنبال كتابفروشي و كتاب و مدرس و دفتر تمرين بود. بلكه بايد به دنبال واقعيت و واقعيتبيني و واقعيتپذيري و بيان واقعيت بود. براي مدير شدن نبايد به دنبال آرزو و آشنا و وابستگي به دوستان بود، بلكه بايد به دنبال موقعيتها، واكنشها، عملها و عكلالعملها بود. مدير شدن و قرار گرفتن در راس هر سازمان و دستگاهي نميتواند يك امر تصادفي، دلبخواهي و يا سليقهاي باشد و بايستي كه مديران به معناي واقعي و بر اساس معيارهاي مشخص و متمايز از ديگران انتخاب شوند.
نويسنده |
|
قطع | وزيري |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 184 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 16.8 * 0.9 * 23.9 |
وزن | 294 |
سال چاپ | 1395 |
هنوز نظري ثبت نشده است