«شنيدي چه گفت؟ گفت قبر حاضره؛ قبر من. حالا فهميدي فرق من و تو چيه؟ من ميدونم قبرم حاضره. اما تو از قبر خودت خبر نداري. يه عمره كه فكر اين قبر منو مثه شمع آب كرده. اما تو آسوده و بيخيال رو يه دونه پات واسادي و از هيچجا خبر نداري. براي همينم هس كه عزيزي. مثه بچه شيرخوره بيگناهي، براي بيخبري و بيگناهيته كه عزيزي. حالا بايد برم ببينم اون هلفدوني چه جور جهنم دريه.»
نويسنده | صادق چوبك |
قطع | رقعي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 168 |
نوبت چاپ | 4 |
ابعاد | 14 * 1 * 21 |
وزن | 175 |
سال چاپ | 1397 |
هنوز نظري ثبت نشده است