بعد وقتي نگهبان به خاطر عدم حضور مارتينا در سلول، فرياد زنان او را بيدار كرد، تازه به مفهوم حرفهاي شب قبل او پي برد. آنها معبد را به دقت گشتند ولي اثري از مارتينا نيافتند. تنها خبر يك ورقه كاغذ دستنويس محترمانه بود كه سييرواماريا زير بالش خود پيدا كرد: «من روزانه 3 بار براي شما دعا خواهم كرد تا بسيار نيكبخت شويد.»
سييرواماريا از اين رويداد غافلگيرانه مبهوت شده بود كه مديره معبد همراه دستيار و ساير خواهران محترم پياده نظام، با نگهبان گشت مسلح به تفنگ فتيلهاي قديمي از راه رسيدند. مديره معبد محكم سييرواماريا را گرفت و فرياد زد: «تو همكار او هستي و مجازات ميشوي!»
نويسنده | گابريل گارسيا ماركز |
قطع | رقعي |
مترجم | جاهد جهانشاهي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 188 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 0 * 0 * 0 |
وزن | 200 |
سال چاپ | 1382 |
هنوز نظري ثبت نشده است