فرداي آن روز صبح اول وقت، شيلا به دنبال مادرم آمد. آنها با جيلبرتو و دوستش در شيرينيفروشي خيابان وينيا قرار ملاقات داشتند و تا قبل از آمدن آنها، مادرم و شيلا چند تا شيريني خوردند. بالاخره سروكله جيلبرتو كه ترك موتور كرووتو نشسته بود، پيدا شد. آن مغازه نبش خيابان قرار داشت. داخلش نقاشها بالاي نردبان مشغول رنگكاري بودند.
نويسنده | ناتاليا گينزبرگ |
قطع | رقعي |
مترجم | سمانه سادات افسري |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 160 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14.1 * 0.8 * 21.3 |
وزن | 175 |
سال چاپ | 1393 |
هنوز نظري ثبت نشده است