«خشونت» در همان حال كه پيرامون خود را نوميدانه مينگريست. از بخت بد، از صحنه به پايين لغزيد، و با خشم چندان پا بر زمين كوفت كه سوراخي پديد آمد. و بدينسان بر خود حاكم شد. پس از آن «نفرت از آموزش» بر صحنه آمد، و در حاليكه كف به دهان آورده بود، سوگند خورد كه بار گناه «دانش» را از دوش ناآگاهان بردارد. شعار او چنين بود «مرگ بر فرزانگان» و نادانها او را بر شانههاي كارآزموده خود از مجلس بيرون بردند. «چاپلوسي» هم پديدار شد و خود را «بزرگ هنرمند گرسنه» نشان داد و پيش از آنكه از صحنه خارج شد به چند رذل حريص كه برايشان مقامهاي شامخي بدست آورده بود، تعظيم كرد.
نويسنده | برتولت برشت |
قطع | رقعي |
مترجم | خشايار قائممقامي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 152 |
نوبت چاپ | 1 |
ابعاد | 14 * 1 * 21 |
وزن | 120 |
سال چاپ | 1380 |
هنوز نظري ثبت نشده است