سيني خالي رو روي اپن گذاشتم و لحظهاي نگام روي سبد گل پدرام نشست. چهقدر زيبا بود، دسته گلي از گلهاي مورد علاقه من. ناگهان متوجه جعبه كوچكي لابهلاي گلها شدم كه به شكل زيبايي جاسازي شده بود. آهسته دست بردم و برداشتمش. جعبه جواهر بود و داخلش، خداي من، يه حلقه زيبا براي من، حلقه وصل من و...
از پلهها بالا دويدم. نه او عاقلتر از اين حرفا بود، اون اين كارو نميكرد! سريع خودمو رسوندم به پشت بوم، درش باز بود، دلم بياختيار فرو ريخت. بالا دويدم و پا روي پشت بوم گذاشتم و با ديدن...
اشكام جاري شد، تو اون لحظه احساس ميكردم كه اونو براي هميشه توي مشت خودم اسير كردم و براي هميشه به من تعلق داره.
| نويسنده | وحيده آساره |
| قطع | رقعي |
| نوع جلد | شوميز |
| زبان | فارسي |
| تعداد صفحات | 482 |
| نوبت چاپ | 3 |
| ابعاد | 14.2 * 2 * 21.5 |
| وزن | 450 |
| سال چاپ | 1392 |
هنوز نظري ثبت نشده است