با هم تو خيابان ول گشتند و به همه قضاياي قديمشان سرك كشيدند و رفتهرفته غمزدهتر، هوشيارتر و بيرودربايستيتر شدند. ولي بعد، عين دوتا رفيق تريپ تو خيابانها رقصيدند و من هم پشتشان لخلخ كردم، همان كاري كه يك عمر پشت آدمهايي كردهام كه باهاشان حال ميكردم، چون تنها آدمهايي كه باهاشان حال ميكنم ديوانههايند، آدمهايي كه ديوانه زندگياند، ديوانه حرف زدناند، ديوانه نجات يافتن، در يك آن خوره همه چيز هستند، آدمهايي كه هيچ وقت خميازه نميكشند و حرفهاي معمولي نميزنند، فقط ميسوزند، ميسوزند، ميسوزند عين آتشبازيهاي زردفامي كه مثل عنكبوتهايي ميان ستارهها منفجر ميشوند و وسطشان نور تند آبي رنگي ميبيني و همه ميگويند «واااي!»
نويسنده | جك كرواك |
قطع | رقعي |
مترجم | احسان نوروزي |
نوع جلد | شوميز |
زبان | فارسي |
تعداد صفحات | 388 |
نوبت چاپ | 9 |
ابعاد | 13.5 * 21 * 2.2 |
وزن | 355 |
سال چاپ | 1401 |
هنوز نظري ثبت نشده است